فروغ فرخزاد
بر لبانم سايه اي از پرسشي مرموز
در دلم درديست بي آرام و هستي سوز
راز سرگرداني اين روح عاصي را
با تو خواهم در ميان بگذاردن امروز
گر چه از درگاه خود مي رانيم اما
تا من اينجا بنده تو آنجا خدا باشي
به منوی صفحات مراجعه کنید
نظر یادتون نره